مظنون بودن (به چیزی کسی، نسبت به


english

1 Law:: چيزي-كسي/ suspect; be suspicious (of); harbor suspicions; have one’s doubts; (infml) smell a rat

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code